?پیام معترضان دی را جدی بگیریم
?سید مصطفی تاجزاده عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات بود. پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ هفت سال را در زندان گذراند ولی در همان زمان نیز نامههای سرگشاده مینوشت و مواضع خود را اعلام میکرد. مصاحبه مکتوب ما را با این فعال اصلاحطلب در ادامه میخوانید.
?بامداد: به عنوان شروع بحث، عوامل مختلفی برای شروع اعتراضات دی ماه در ایران مطرح شده اند. شما ریشههای اصلی این اعتراضات را چه میدانید؟
✅ریشه اصلی مشکلات به نظر من بی توجهی به مطالبات مردم و بالاتر از آن لجبازی با رای و پیام آنها است. اکثریت رای دهندگان در شش انتخابات گذشته نشان دادند که چگونه فکر میکنند و چه خواستههایی دارند و به حق انتظار دارند که حکومت، به خصوص بخش انتصابی آن به نظر و خواست آنها احترام بگذارد و راه را برای تحقق مطالباتشان باز کند؛ اما متاسفانه این کار صورت نمیگیرد. در نتیجه نارضایتی مردم به ۷۵ درصد رسیده که امر بسیار خطرناکی است. خوشبختانه ۶۸ درصد مردم باوجود نارضایتی گسترده هنوز خواهان اصلاح وضع موجودند و طرفدار براندازی و سرنگونی نظام نیستند، چراکه فکر میکنند در آن صورت آینده تیره و تار و بدتری خواهند داشت.
?بامداد: بسیاری از تحلیل گران در روزهای نخست سکوت کردند و پس از گذشت چند روز از اعتراضات به تدریج تحلیلهای خود را ارائه دادند. در این میان جهت گیری اصلاحطلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
✅اصلاحطلبان در مجموع در این تظاهرات شرکت نداشتند.علتش هم این بود که این تظاهرات مطالبه روشن، شعار واحد، سازماندهی و رهبری نداشت. ما نگران این بودیم که با گسترش آن راه برای سرکوب بیشتر و امنیتی شدن کشور باز شود. از سوی دیگر سرکوب و امنیتی شدن شرایط بهانه به امثال ترامپ و نتانیاهو بدهد تا بتوانند در عرصه بینالمللی فضا را علیه کشور امنیتی کنند. درعین حال ما به طور قاطع از حق اعتراض و اجتماعات اعتراضی خیابانی دفاع کرديم؛ چون آن را قانونی و حق مردم میدانیم. به علاوه بسیاری از مطالبات تظاهرات کنندگان درست بود و ما آنها را تأیید میکنیم.
ببینید در همه کشورهای دموکراتیک یکی از روشهای بيان مطالبات قشرهای مختلف مردم، تظاهرات خیابانی است. همین دفاع از اعتراض باعث شد که امروز دیگر احدی متعرض اصل این حق نشود و اجتماع خیابانی را اردوکشی خیابانی نخواند، بلکه آن را حق مردم بنامد. الان درصددیم راه کار اجرایی آن را تنظیم کنیم تا مردم بتوانند از حق خودشان استفاده کنند.
اگر ما این دوگانه را رعایت کنیم، بسیاری از مشکلات کشور حل شود. اول دفاع قاطع همه ما، مخالف و موافق با هر عقیده و گرایشی از حقوق ملت. دوم و پس از تثبیت شدن این حق اجازه دهیم هر کس متناسب با آنچه مصلحت میداند اقدام کند. درست مثل بحث حجاب؛ عده ای به آن باور دارند و عده ای ندارند. اما حکومت موظف است که آزادی همه را تأمین کند و اجازه دهد که موسی به دین خود عمل کند و عیسی به دین خود.
?بامداد: به نظر شما آیا اصلاحطلبان میتوانستند بهعنوان واسطه میان مردم معترض و حاکمیت قرار گیرند و نقش میانجی را بازی کنند؟ اگر اینطور فکر میکنید چرا اصلاح طلبان خود را از میدان دور نگه داشتند؟
✅به نظر من اصلاحات یک نقش تاریخی ایفا کرده و میکند و اینکه اجازه ندهد تضاد بین قشرهای مختلف مردم به تعارضهای آشتیناپذیر و ستیزهجویانه تبدیل شود. اگر امروز لیبی، سوریه، یمن و... درگیر جنگهای داخلی و خونين هستند، مهم ترین دلیلش به نظر من عدم وجود یک جریان قوی اصلاحاتی در آن کشورها بوده است. نبود جریان اصلاحاتی آن جوامع را به دو قطب مخالف و متضاد تقسیم کرد و هر کدام فکر میکردند که با سرنگونی یا سرکوب دیگری و با در دست گرفتن کامل قدرت میتوانند از خود و منافع یا آرمانهای خود دفاع کنند.
در ایران جنبش و سپس جریان اصلاحات مانع شکل گرفتن این دو قطب سازش ناپذیر و ستیزه گر شده است و اکثریت مردم بهرغم همه نارضایتی هایی که از حکومت دارند، باز هم دل به اصلاح امور با حفظ نظم و ثبات سیاسی بدهند. علت اینکه پس از اعتراضات مردمی دی ماه ۹۶ حملات بسیاری بهویژه در خارج متوجه اصلاحات شد، همین است. موافقان سرنگونی جمهوری اسلامی میگويند تا وقتی اصلاحطلبان هستند، انقلاب خشونت آمیز منتفی است و دخالت خارجی ناممکن است. به این ترتیب ما افتخار میکنیم که نقش بزرگی در جلوگیری از بروز خشونت در جامعه داريم. با این حال تلاش میکنیم که از حقوق ملت دفاع کنیم و اصلاحات را هرچه عمیق تر و بنیادی تر پیش ببریم. همچنین میکوشیم صریحتر از گذشته با رهبر و با نهادهای انتصابی سخن بگوئیم و به سمت انتخابات آزاد پیش برويم تا تمام قشرهای جامعه احساس کنند که در درون حکومت سخنگو و نماینده دارند، متناسب با پایگاه خویش، و درعین حال از حق اعتراض و تظاهرات خیابانی شهروندان هم دفاع میکنیم.
?بامداد: در این اعتراضات و با توجه به برخی شعارهای سلطنت طلبانه و براندازانه که داده میشد، آیا میتوان گفت که بخشی از مردم ایران از اصلاحات عبور کرده اند؟
✅بله ما ریزش نیرو داشته ایم و بخشی از جامعه از اصلاحطلبان عبور کرده اند. حتی درصد کمی از خود اصلاحات هم عبور کرده اند ولی خوشبختانه هنوز بیشتر از دو سوم جامعه یعنی ۶۸ درصد مردم معتقد به اصلاح امورند و به براندازی باور ندارند و هزینههای آن را بهمراتب بیشتر از مزایایش ارزیابی میکنند. بنابراین از این نظر نگران ریزش آرای مردم از اصلاحطلبان نیستم، زیرا مادام که مردم به اصلاحات باور داشته باشند و از خشونت و دخالت خارجی بپرهیزند، حداکثر این است که از اصلاحطلبان عبور میکنند و به جناح و نامزد دیگری رای میدهند اما از روند و راهبرد اصلاحات عبور نمیکنند و به خشونت دست نمییازند.
البته اگر در این دو سالی که تا انتخابات باقی مانده اصلاح طلبان بجنبند و از فرصت به سود مردم استفاده کنند، فکر میکنم که هنوز هم بتوانند باوجود سایر جریانها، چه اصولگراها و چه جریان سومی که دارد شکل میگیرد، حرف اول و برتر را بزنند.
?بامداد: اگر بخواهیم نگاه آسیب شناسانهای به عملکرد اصلاحطلبان طی این سالها داشته باشیم، آیا میتوان برای آنان نیز نقشی در این حجم از نارضایتی متصور شد؟
✅بدون تردید ما نیز قصورها و حتی تقصیرهایی داشته ایم و باید به خطاهای خود جدیتر از همیشه بپردازیم. ما میتوانستیم سریعتر و گستردهتر و عمیقتر به اصلاح امور بپردازیم که به دلایلی توفیق کافی نداشته ايم. اکنون باید پیام معترضان دی را جدی بگیریم. آنان انتظارات زیادی از اصلاحطلبان دارند. از طرف دیگر راه را باز کنیم برای اینکه جریان سوم جدا از اصولگراها و اصلاحطلبان بتواند در عرصه سیاست و قدرت فعال شود و با حزب و نشریات خود و با برنامه و حتی با نامزدها و نماینده های خود در حکومت حضور یابد تا همه شهروندان احساس کنند که در مدیریت کشور سهیم هستند و مشارکت دارند و کشور مال خودشان است.
?بامداد: در شرایط ناپایدار فعلیِ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران، جایگاه اصلاحات و اصلاح طلبان کجاست؟
✅در شرایط ناپایدار کنونی در منطقه و جهان اولین نقش اصلاحات حفظ ثبات و آرامش و جلوگیری از جنگ است و تحکیم و تثبیت صلح. هم در سطح ملی یعنی دور نگه داشتن سایه شوم جنگ از ایران و اینکه ما در جنگ جدیدی مثلا در یمن وارد نشویم و هم در سطح منطقه به سمت این برویم که زخمهای گذشته را التیام بخشیم و اجازه ندهیم که شکافهایی که در منطقه به وجود آمده است، عمیقتر و خونینتر شود.
دوم مسئله تحریم است. نباید اجازه دهیم که اجماع جهانی دوباره علیه ایران شکل بگیرد. این بار نه به بهانه هسته ای بلکه به بهانه تسلیحات موشکی، حقوق بشر و دخالت در منطقه.
در داخل هم ضمن دفاع از حقوق شهروندی همه ایرانیان به نقد سیاست های غلط جمهوری اسلامی بپردازیم. حق اعتراض را تثبیت کنیم و اجازه دهیم که حجاب در ایران مانند بقیه کشورها آزاد شود و هر کس خودش برای خود و برای پوشش خود تصمیم بگیرد. همچنین سیاستهای نادرستی را مثل آنچه در ورزش در جریان است اصلاح کنیم. به لحاظ اقتصادی نیز هیچ چاره نداریم جز اینکه به مطالبات به حق مردم جواب فوری و جدی دهیم. پس باید جلوی هزینه سنگینی را که ایران در منطقه میکند بگیریم و آن سرمایهها را به سمت آبادانی ایران جهت بدهیم و اجازه دهیم با محیط امنی که در داخل و پیرامون ایران ایجاد میشود به سمت جذب سرمایه گذاری خارجی پیش رويم. از نظر سیاسی هم تلاش کنیم که انتخابات آزاد به شعار محوری همه جریان ها تبدیل شود و همه متوجه شوند که نظارت استصوابی جز زیان برای کشور و برای ملت دستاوردی نداشته است و ندارد و ما با انتخابات آزاد، میتوانیم فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان رقم بزنیم.
?بامداد: به نظر میرسد پس از انتخابات ریاست جمهوری و به خصوص پس از اعتراضات دی ماه، پایگاه اجتماعی اصلاحات در جهت تغییرات کلان تا حدی متزلزل شده است. چگونه میتوان این پایگاه اجتماعی را مجددا ایجاد کرد؟
✅مهمترین راهکار برای زنده ماندن اصلاحات به نظر من آن است که جامعه را همچنان زنده و حساس و مطالبهگر و بحثکننده نگه داریم به این معنا که مسائل مهم کشور در معرض گفتگوی همگانی قرار گیرد. هیچ چیزی به اندازه گفتگوی آزاد نمیتواند هم به رشد آگاهی مردم کمک کند و هم به تصحیح سیاستهای غلط حکومت بپردازد.
?بامداد: چطور میتوان کماکان به "اصلاحات" امید داشت و مردم را نیز امیدوار نگاه داشت؟
✅طبق آخرین نظر سنجی ایسپا بعد از دی ماه سال گذشته ۳۱/۱ درصد ایرانیان طرفدار براندازی اند و ۶۸ درصد مردم همچنان معتقدند که نظام بماند ولی بکوشد که از درون خود را اصلاح کند. علت اساسی این گرایش باوجود همه نارضایتیها این است که مردم به شدت نگرانند که به سرنوشت کشورهای منطقه دچار نشوند و پای خشونت و خارجیها باز نشود و ایران گرفتار آشوب و هرج و مرج نگردد. از جنبه ایجابی هم وقتی بحث و گفتگو دربگیرد، که به همین علت من به نامهنگاري با آقای مخملباف و احتمالا در آینده با اشخاص دیگری پرداخته ام، استدلالها بیان میشود و جامعه میتواند اصلاحات و رقیبش - که از نظر من یکی بیش نیست و آن هم خشونت است که حتما با دخالت خارجی هم همراه خواهد شد- یکی را انتخاب کند. در این صورت جامعه ما برای اولین بار و به صورت نهادمند خواهد توانست امنیت را با آزادی پیوند دهد و یکی را به نفع دیگری قربانی نکند.
با تشکر از وقتی که در اختیار بامداد قرار دادید.
متن کامل این مصا حبه را درلینک زیر بخوانید: