به نام خدا
شورای سردبیری آمد نیوز
با سلام و احترام؛
روز گذشته مقاله ای با تیتر "پشیمانی از بازی در زمین نظام است نه رای به روحانی" در نقد مواضع اینجانب و اهانت به آقای خاتمی در آن کانال درج گردید. موجب تشکر است با انتشار کامل این جوابیه نشان دهید که به ضوابط قانونی و اخلاقی پای بندید.
ادعاهای نویسنده محترم مقاله عبارتند از :
«۱. تغییر مواضع اقای روحانی اندکی پس از پیروزی.
۲. همدستی سپاه و روحانی هم در چینش کابینه و هم در لایحه بودجه.
۳. منظور تاجزاده از دولت پنهان نهاد رهبری، سپاه و مجموعه عظیم نهادهای سیاسی و اقتصادی تحت نظر رهبری است که کشور در اختیار آنان است.
۴. پشیمانی مردم و سلبریتی ها از رای به روحانی نیست بلکه پشیمانی واقعی از بازی در زمین نظام یا همان دولت پنهان است که تاجزاده میگوید .
۵. غضب حاکمیت و انتقام کشی از رهبران جنبش سبز یک دلیل بیشتر ندارد. آنها مشروعیت این بازی را با مواضع خود زیر سوال برده اند و از مواضع خودپا پس نکشیدند. اما اصلاحطلبان و در راس آنها خاتمی این بازی سوخته را با رای مخفی در دماوند و بعد هم در تهران احیا کردند. با احیای این بازی سوخته نظام نفسی تازه کرد.
۶. محدودیتها برای "چهره نگهداشتن خاتمی" است تا در موسم انتخابات دوباره مردم و جوانان را وارد بازی نظام کند.»
بنیان این مقاله بر خائن بودن خاتمی و خادم بودن محصوران استوار است و در سست بودن آن همان بس که به یاد آوریم که سران جنبش سبز از درون حصر از مردم خواستندکه در انتخابات شرکت کنند و به روحانی رای دهند. هفته پیش نیز فرزند آقای کروبی به نقل از پدرش بار دیگر از روحانی حمایت کرد.
مشکل نویسنده محترم آن است که اگر همه آن عزیزان را بازی خورده رهبر بخواند، خود را انگشت نمای خاص و عام میکند و اگر اعتراف کند که ممنوع التصویری و حصر هر دو حکم و ماهیت یکسانی دارند، بنیاد تحلیل خود را برهم میزند و ادعاهای خود را باید یکی پس از دیگری پس بگیرد.
به نظر من وی نمی تواند بر موضع خود پافشاری کند. یا باید تسلیم استدلال مسعود رجوی شود و هر انتخاباتی در جمهوری اسلامی شامل انتخابات ۷۶ و ۸۸ را نیز بازی نظام بنامد و مانند او همه نامزدها را سر و ته یک کرباس بخواند و هر انتخاباتی را تحریم کند، یا مانند اصلاحطلبان انتخابات را بزرگترین فرصت حضور مردم و قدرت نمایی آنان بداند که نظام گریزی از برگزاری آن ندارد و مجبور است تا حدودی به مطالبات ملت پاسخ مثبت دهد.
اما قصد اصلی من از نوشتن این جوابیه کوتاه رد ادعاهای متناقض مقاله مزبور نیست بلکه جلب توجه همگان به دو نکته زیر است؛
اول:
من به ضعفها و کمبودها و خطاهای دولت و مجلس و شوراها اذعان دارم و معتقدم عملکرد آنها باید نقد شود تا خدمات بیشتر و بهتری به میهن و مردم عرضه کنند اما و صد اما که این ضعفها و خطاها را توجیهی برای عبور از روحانی نمیدانم زیرا کشور را به فردایی بهتر و دولتی کارآمدتر ،پاکتر ،مدیرتر و مدبرتر رهنمون نمیشود ،بلکه به استقرار دولتی میانجامد که در بست تسلیم دولت پنهان خواهد بود و با داشتن ضعفهای دولت کنونی نقاط مثبت آنرا از دست خواهد داد و شیب سقوط کشور را به آینده ای مبهم و درهم برهم تندتر خواهد کرد. همچنان که عبور از خاتمی ملت را به امیر کبیر نرساند، به معجزه هزاره سومی رساند که ایران را در بهترین وضع از خاتمی تحویل گرفت و بهرغم درآمد افسانه ای ۷۰۰ میلیارد دلاری نفت، کشوری ورشکسته و مقروض تحویل روحانی داد.
من نقد دولت و مجلس و شوراها را مفید و حتا لازم میدانم اما تضعیف آنان را خطا مییابم که جز کاهش دادن میزان خدمات و کاستن از قدرت مانور نهادهای انتخابی نتیجه ندارد و به جری شدن دلواپسانی میانجامد که بسیاری از گرفتاری های ملت از آنان است و اکنون خود گرفتار بدترین چالشهای درونی شده اند تاحدی که یکی دیگری را به شیره ای بودن متهم میکند و دومی از ضرورت اعزام رییس خود به آسایشگاههای روانی سخن میگوید. آنان درپی راهی میگردند که توجه افکار عمومی را از افشاگری علیه یکدیگر منصرف کند و به جای آن نهادهای انتخابی را آماج قرار دهد و مردم را از انتخاب خود پشیمان کند.
دوم:
حفظ هوشیاری عمومی درباره هماهنگی رسانه های فارسی زبان دول خارجی و برخی سایتها و کانالهای بظاهر مخالف جمهوری اسلامی با صدا و سیمای میلی در ناامید کردن ایرانیان از هر گونه حرکت اصلاحی درونی است تا با گذر از اصلاحات و خاتمی و روحانی، راه استقرار تکصدایی در ایران هموار شود یا کشور به چاه ویل درگیری های داخلی بیفتد و سرنوشتی همچون برخی کشورهای منطقه بیابد. عبرت آموز آنکه یکی از دلایل مهم تشویق مهندس موسوی به شرکت در انتخابات ۹۶ عملکرد تخریبی صدا و سیما در آن ایام بود. میر سبز ما به روحانی رای داد تا بازی ستاد مهندسی انتخابات را بهم زند..
کوتاه سخن آنکه امروز اصلاحات از دو طرف نفی و طرد، و نه نقد، میشود. یکی از موضع دلواپسان و کسانی مثل احمد جنتی که خاتمی را عامل آل سعود میخوانند و دریافت کننده یک میلیارد دلار از آنان. دیگری از سوی کسانی از موضع سوپر ترقیخواه که بتازگی کشف کرده اند "ممنوع التصویری خاتمی" بازی حاکمیت است تا محبوبیتش افزایش یابد و او نیز در عوض با "تکرار کردن"در زمین نظام بازی کند تا محمد یزدی ومصباح یزدی و حداد عادل و جبهه پایداری در یک روز حذف شوند!؟
با احترام مجدد
سید مصطفی تاجزاده
۴ دی ۱۳۹۶