بنام خدا
مدیریت محترم کانال تلگرامی صدای مردم
با سلام
✅ اخیرا در یادداشتی که با تیتر "استمرارطلبان و رواج یک دروغ منتهی به سوریه هراسی" منتشر کردید، پرسیده اید: «چرا نباید تصور کرد که تداوم اعتماد ما به آقای تاجزاده و دوستان او ما را به وضعیتی بدتر از سوریه دچار نخواهد کرد»؟
✅ من البته وضعیتی بدتر از سوریه نمی شناسم، اما برای اینکه ایران سوریه نشود نکاتی را برای تنویر افکار به استحضار میرسانم. موجب تشکر است که طبق موازین قانونی و اخلاقی نسبت به انتشار کامل پاسخ زیر اقدام فرمایید.
یکم:
✅ پیامدهای فاجعه ۱۱ سپتامبر چنان گسترده و ژرف بود که تحلیل روابط بینالمللی را به قبل و بعد از آن تقسیم میکنند. به دلیل مشابه میتوان مناسبات در خاورمیانه را نیز به پیش و پس از بهار عربی تقسیم کرد. در چنین چارچوبی "سوریزاسیون" مطرح میشود و زمانی رخ میدهد که در جامعهای پر از تنوع و تفاوت و شکافهای دینی، مذهبی، قومی، زبانی، طبقاتی، سیاسی و فرهنگی جریانی بکوشد فکر و سلیقه و اراده خود را به زور بر بقیه حاکم کند. چنین اقدامی چه از سوی حاکمیت دنبال شود و چه از طرف مخالفانش، جز رودررویی مردم با یکدیگر و نزاعی خونین فرجامی ندارد.
لازم به یادآوری است که تنوعات و تکثرهای پیشگفته در شرایط متعارف و زیر چتر قانون اساسی میتواند به سرمایه و نیروی محرکه دموکراسی و توسعه کشور تبدیل شود.
✅ روشن است که متهم ردیف اول سوریه/لیبی شدن هر کشوری حاکمانش هستند که با وجود زندگی در عصر ارتباطات و میل شهروندان به "دیده شدن" و "مشارکت کردن"، میکوشند با محروم کردن منتقدان و مخالفان از حقوق سیاسی و مدنی خویش، همه قدرت را همچنان منحصرا در دستان خود نگه دارند. اما این همه مساله نیست. روی دیگر سکه باخت - باخت سوریه سازی، مخالفان تمامیتخواهی هستند که با توسل به خشونت به جنگ حکومت میروند تا خود جایگزینش شوند.
دوم:
ایران پتانسیل سوریه/لیبی شدن دارد زیرا :
✅۱. هم جمهوری اسلامی و هم مخالفانش از حمایت بخشهای مهمی از جامعه برخوردارند و هیچیک توان نادیدهگرفتن دیگری را ندارد. در چنین شرایطی تلاش برای حذف یک طرف معنایی جز سوریه سازی ندارد، همچنان که کوشش برای گفتگو و توافق و سازش گذار به دموکراسی ارزیابی میشود. این وضع برخلاف آرایش نیروها در سال ۱۳۵۷ است که ملت، درست یا غلط، یکپارچه علیه شاه قیام کرد.
✅۲. حتی اگر ادعای اپوزیسیون را بپذیریم و موافقان جمهوری اسلامی را اقلیت بخوانیم که البته روند و نتایج انتخابات تاکنون چنین فرضی را رد میکند، اختلاف های عمیق فکری و سیاسی مخالفان مزیت ادعایی آنها را درباره اکثریت بودن خنثی و چشم اندازی پر از درگیریهای خشونت بار بعدی ترسیم میکند.
✅۳. در صورت تداوم ناآرامی ها و گسترش آنها احتمال تبدیل تنوع ها و تفاوت های قومی به گسلهای فعال و خطرناک در استانهای عرب، ترک، بلوچ ، کردنشین و ... بالا ارزیابی میشود. توضیح آنکه قرنها ترک و کرد و عرب و نیز مسلمان و مسیحی و یهودی در خاورمیانه با هم زندگی کردهاند. درست است که مناسبات آنان همواره گل و بلبلی نبود اما حتی در بدترین حالتهاکه مثلا سنیها خانه شیعیان را غارت می کردند یا برعکس، نزاع دیرپا نبود و رئیس قبیله یا روحانی مردمداری از این طرف و نیز آن طرف دعوا مینشستند و به درگیری فیصله میدادند. آن چه خاورمیانه را وحشتناک ساخته است تفاوت های دینی، مذهبی، قومی، زبانی و ... نیست. بلکه رژیم های مستبد و فاسد از یک طرف و سیاستهای توسعهطلبانه و تحریکآمیز اسرائیل و مداخله نظامی آمریکا از طرف دیگر است که کینه و نفرت ایجاد کرده و می کند. داعش نیز بر همین شکاف سرمایه گذاری میکند و بر دامنه نفرت و کینه میافزاید.