به نام خدا
مدیریت محترم کانال تلگرامی «صدای مردم»
با سلام
روز پنجشنبه یادداشتی با تیتر "آقای تاجزاده به مردم بپیوندید" منتشر کردید. موجب تشکر است طبق موازین قانونی و اخلاقی نسبت به انتشار کامل پاسخ زیر اقدام فرمایید.
۱. من تظاهرات واعتراض کردن را حق قانونی شهروندان میدانم؛ له یا علیه هر فرد یا پدیده یا تصمیم یا اقدامی که آنرا به سود یا زیان خود تشخیص می دهند. دقیقا مانند رای دادن که حقی همگانی است حتی اگر ناکارآمدترین نامزدها را برگزینند. زیرا مردم صاحب کشورند و نه سیاستمداران. پس حق دارند هر فرد وگروه وجریانی را که می پسندند در راس قدرت بنشانند و هر زمان که اراده کنند آنان را به زیر کشند. بالاتر از آن، مردم حق دارند هر نظامی را که همسو با عقاید خود یا به سود خود می بینند، مستقر کنند. آیه الله خمینی حق تعیین سرنوشت را حقی مسلم، اولیه، بدیهی، عقلی، فطری هر نسل می خواند.
۲. برپایی اجتماعات اعتراضی مانند برگزاری انتخابات آزاد از ویژگی های هر نظام دموکراتیک است. فقط رژیم های استبدادی انتخابات گریز وتظاهرات ستیزند. هر دو پدیده نماد حضور ومشارکت مردم در عرصه تعیین سرنوشت بشمار می روند و قانون اساسی ما نیز هر دو حق را به رسمیت شناخته است. پس موافق ومخالف حکومت باید به یک میزان از این حق بهره برند. استفاده آن دو هوایی تازه در سپهر سیاست وسیاست ورزی می دمد و قصور یا تقصیر مقامات و نیز آثار آنها را به حداقل خود می رساند و ثبات سیاسی را تداوم می بخشد. درنظام های دموکراتیک شاهد برپایی روزانه تظاهرات وانتخابات آزاد ودست به دست شدن مسالمت آمیز قدرت و حکومت هستیم.به همین دلیل آن نظام ها پابرجا می مانند.در دیکتاتوری ها نه تظاهرات آزاد است ونه انتخابات. به همین دلیل سیستم های بی ثباتی محسوب میشوند.
۳. ریشه اعتراضات اخیر که فراتر از نارضایتی های معمول بود، در درجه نخست به ناکارآمدی سیستم، بیاعتنایی و حتی لج بازی بخشهای مهمی از حاکمیت با خواست اکثریت رای دهندگان به ویژه در شش انتخابات اخیر و نیز به ضعف عملکرد منتخبان مردم در استفاده از فرصت ها و امکانات حکومتی برمیگردد. در حقیقت جامعه ما امروز فقط با مشکل بیکاری و رکود و گرانی مواجه نیست. افزون برآن با تنگ نظری، فرقه گرایی، تبعیض و کاربرد میعارهای دوگانه، فساد گسترده، عدم شفافیت، هزینه های کمرشکن فرامرزی، تحمیل یک سبک زندگی، سپاهیزه شدن اقتصاد و سیاست و انتخابات و ...، و نیز تحقیر مستمر رای دهندگان مواجه است. مجموعه این پدیده ها یا روندهای منفی استفاده از استعداد، سرمایه، دانش، تجربه و خلاقیت میلیون ها ایرانی را ناممکن یا بسیار دشوار می کرده است. پس اگر قرار بر سرزنش کسانی در حوادث اخیر باشد، ملامت در درجه اول باید متوجه حاکمان شود که به نیازها وپیام ها ومطالبات مردم توجه نکردند و هنوز نیز بعضا متوجه نشده اند که مادام که در بر همین پاشنه بچرخد، بروز ناآرامی های گوناگون مردمی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
۴. ایران ملتی متحد وجامعه ای متکثر دارد. حذف یا نادیده گرفتن هر بخشی از ملت توسط بخش دیگر آن، سر از فاشیسم درمی آورد و به استبداد دینی یا دیکتاتوری سکولار منجر میشود. میدانم که اصلاح طلبان فقط ۲۴ میلیون رای از ۵۶ تا ۵۸ میلیون ایرانی واجد شرایط رای دادن را دارند. با وجود این راهبرد پیشنهادی اصلاحات را "ملی" میخوانم نه فقط جناحی. زیرا صرفا با بهرسمیت شناختن حق شهروندی آحاد مردم و تلاش برای تحقق "ایران برای همه ایرانیان" می توان نظم و ثبات سیاسی جامعه را تداوم بخشید و بهسوی فردای بهتر حرکت کرد. من راهبرد پیشنهادی اصلاحات برای خروج از بحران را ملی مینامم زیرا معتقدم علاوه بر اصلاح طلبان اکثریت قاطع حدود ۱۸ میلیون هموطنی که رای ندادند و ۱۶ میلیونی که به رییسی رای دادند، اول آنکه مخالف خشونتورزی اند و روحیه دیگر پذیر دارند. دوم آنکه با افتادن ایران در چرخه شوم سرکوب حکومتی و تخریب ضدحکومتی مخالفند و درمقایسه با آنچه در مصر، سوریه و یمن گذشت، تونس را میپسندند که در آن مسلمان و سکولار، همکاران سابق بنعلی و مخالفان سرسخت او، بیحجاب و باحجاب، سوسیالیست و لیبرال، روستایی و شهری و مدرن و سنتی مشترکا کشور را اداره می کنند. احزاب و جناح ها نیز انحصار طلبی و حذف و نابودی رقیب را ترویج نمی کنند.
MostafaTajzadeh@